کد مطلب:314424 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:269

نجات فرزند داخل شکم از مرگ: به برکت نذر اطعام برای ابوالفضل
از باب شكر نعمت و عرض ارادت به محضر قمر بنی هاشم علیه السلام این عنایت خاص آقا را می نویسم:

3. در تابستان سال 1368 كه فرزند چهارم ما به دنیا آمد برای من یقین بود كه عنایت آقا ابوالفضل علیه السلام او را از مرگ در شكم مادر نجات داده است و الآن این فرزندم دوازده سال دارد.



[ صفحه 367]



جریان از این قرار بود كه همسرم - یعنی مادر این جنین - در هنگام بارداری بیمار می شود. دكتر معالج داروی اشتباهی تجویز كرد كه بعد از چند روز همسرم احساس كرد جنین او كه داخل ماه نهم شده است و همین روزها باید به دنیا بیاید با این كه تا چند روز پیش خیلی طبیعی و سالم و متحرك بود متأسفانه حدود دو روز است كه هیچ حركتی ندارد و این امر هم برای جنین آن هم در نه ماهگی بسیار خطرناك بود.

آن روز هفتم محرم بود و عصر آن روز من به اتفاق خانواده به روضه ی باشكوه و بسیار با معنویت منزل آیت الله آقای سید كاظم قزوینی «رحمه الله» - كه از علمای كربلا و نویسنده ی پركار و صاحب تألیفات گرانقدر كه ضمنا اهل منبر هم بودند - رفتیم. ایشان طبق رسم عراق و كربلا روز هفتم محرم روضه و توسل آقا ابوالفضل علیه السلام را می خواند.

آیت الله قزوینی ضمن سخنان خود در منبر از معجزه امام حسن مجتبی علیه السلام تعریف كرد: درباره ی آسان شدن زایمان همسر یكی از شیعیان و دعا در حق فرزند نوزاد او كه بعد از خواهش آن مرد شیعه، حضرت فرمودند: الآن همسرت زایمان كرده، و فرزند سالم و پسر است و از دوستان ما هم هست.

من كه آن روز برای همسر و فرزند داخل شكم او ناراحت بودم، ضمن شنیدن این معجزه حالتی عجیب به من دست داد و بی اختیار متوسل به آقا قمر بنی هاشم علیه السلام شدم و عرض كردم: آقا اباالفضل! شما این فرزندی كه قرار است همین روزها به دنیا بیاید را از خفه شدن در شكم مادر نجات بده، اگر لطف بفرمایی با شما عهد می كنم (و چون سه پسر داشتم خیلی مایل بودم كه این فرزند دختر باشد) كه این دختر به دنیا آمد هر سال هفتم محرم به اندازه مختصر هم كه باشد یا شام یا ناهار برای شما اطعام كنم و كنار همان سفره روضه شما را بخوانیم و پس از این كه این دختر بزرگ شد و به خانه ی خود رفت هم او این اطعام را برای شما برقرار كند و هم من ادامه بدهم. این عهد را نمودم و منقلب شدم و.... آیت الله قزوینی در آخر منبر، روضه ی آقا ابوالفضل علیه السلام را خواندند.

به خانه كه آمدیم همان شب همسرم احساس راحتی كرد و خوشحال از این كه



[ صفحه 368]



فرزندش به حال طبیعی بازگشته است و از لطف آقا ابوالفضل علیه السلام هیچ احتیاجی به دوا و دكتر نشد و پس از هیجده روز در شام غریبان امام سجاد علیه السلام (26 محرم) فرزند به دنیا آمد و دختر بود و از بركت خود آقا تا كنون هر ساله همان اطعام سالانه در هفتم محرم ادامه داشته است و ان شاءالله ادامه خواهد داشت.